حضور اصولگرایان با حاشیه نشینی بخشی از سرمایههای انسانی کشور همراه بود/ معتقدم که برای حضور مردم و گروههای سیاسی در انتخابات نیازمند بازسازی اعتماد عمومی هستیم.
ایلنا: «اسحاق جهانگیری» از اعضای شورای مرکزی کارگزاران سازندگی، با آغاز به کار دولت اصلاحات از سوی محمد خاتمی به عنوان نخستین وزیر معادن و فلزات به مجلس پنجم معرفی و موفق به کسب رای اعتماد شد. وی که سابقه دو دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی و استانداری اصفهان را در کارنامهاش دارد، همچون اغلب وزرای دولت اصلاحات با آغاز به کار دولت نهم از صحنه اجرایی کشور حذف شد.
امروز که به سراغ وزیر اسبق صنعتی کشور میرویم، وی را مشغول فعالیتهای پژوهشی_ اقتصادی در قالب بخش خصوصی مییابیم.
با نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم به گفتوگو با جهانگیری نشستیم. وی از دغدغههای اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات و بهره گیری از این فرصت برای ارائه راهکارهایی به منظور رفع چالشهای موجود میگوید و البته با حضور جریان اصلاحات در این انتخابات موافق است.
بروز واگرایی در بین نیروهای انقلاب و حاشیه نشین شدن بخش وسیعی از سرمایههای انسانی کشور طی سالهای اخیر، وجود شکاف و بحران در طیف اصولگرا، تاکید بر برگزاری انتخابات در یک فضای رقابتی و سالم، لزوم اعتمادسازی از سوی نظام برای جریانهای سیاسی و عموم مردم برای حضور در انتخابات و عدم کاندیداتوری وی در انتخابات مجلس نهم، از جمله مواردی است که در این گفتگو از سوی جهانگیری مطرح و مورد بررسی قرار گرفته که مشروح آن در اینجا آمده است؛
امروز در آستانه انتخابات مجلس نهم، کشور از ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی در شرایط خاصی قرار گرفته که این شرایط به نوبه خود، ویژگیهای خاصی به انتخابات این دوره مجلس بخشیده است. برمبنای این امر آیا میتوان انتخابات پیش رو را به منزله فرصتی برای ایجاد برخی تغییرات دانست؟
معتقدم که انتخابات مجلس نهم که درحال نزدیک شدن به آن هستیم، به جهت چالشهای موجود در حوزه اقتصادی، بین المللی و سیاستهای داخلی کشور، انتخاباتی تعیین کننده است. امروز چالشهایی جدی پیش روی قرار دارد؛ از بعد اقتصادی کشوری که همواره بودجهاش با نفت ۱۸ دلاری بسته و به خوبی اداره میشد، امروز با نفت کمتر از ۸۰ دلار امکان بستن بودجه ندارد. هم اکنون نیز با بحثهای مطرح شده در سطح بین المللی مبنی بر سوق گرفتن تحریمها به سمت نفت و انرژی، اداره بودجه با مشکلات جدیدی روبرو خواهد شد.
چالش دیگر امروز اقتصاد ایران موضوع اجرای قانون هدفمندی یارانهها به خصوص در زمینه عدم تراز پرداختها برای تامین یارانه خانوارها است. باتوجه به کمبود منابع برای تامین یارانه این بخش، این سوال مطرح است که منابع مورد نیاز را دولت از کجا و چگونه تامین خواهد کرد؟ همچنین برآورد آثار تورمی تامین اعتبار آن نیز در جای خود حائز اهمیت است. موضوع سهام عدالت و مطالبات دارندگان این سهام، مشکل ایجاد اشتغال از یک سو و رو به تعطیلی رفتن برخی از واحدهای اقتصادی و بیکاری جمعی از نیروی کار، شوک ایجاد شده در سیستم بانکی به واسطه فساد مالی گسترده اخیر و غیره و غیره از جمله مشکلات اقتصادی هستند که امروز دولت با آنها روبروست.
در بخش بين المللي چطور؟
اما در بخش بین الملل نیز چالشهای ما بسیار جدی است. موضوع هستهای، تشدید تحریمها و مباحث مربوط به حقوق بشر، مسائلی است که پیش روی کشور قرار دارد. مواضع برخی کشورهای عربی منطقه علیه ایران نیز در جای خود حائز اهمیت است. جای بسی تاسف دارد که براساس یکسری اسناد واهی در مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای علیه ایران مطرح شود اما یک کشور اسلامی از مواضع ایران حمایت نکند. باید به این مسئله پرداخت که چه اتفاقی منجر شده دولت کشورهای اسلامی و حتی کشورهایی که ارتباط نزدیکی با ایران داشتند در رای گیریهای بین المللی علیه ایران، یا شرکت نکنند و یا در صورت شرکت علیه ایران رای بدهند.
در بخش سیاستهای داخلی نیز واگرایی شدیدی در بین نیروهای انقلاب اتفاق افتاده که حاصل آن حاشیه نشین شدن بخش وسیعی از سرمایههای انسانی کشور و پشتوانههای اصلی نظام بوده است. از سوی دیگر تند شدن فضای تهمت و افترا و همچنین بدبینی نسبت به یکدیگر منجر به آن شده که افراد به اظهارات و حرفهای دیگران با تحلیل اینکه انگیزهای پشت آن است، نگاه کنند. در این بینابین گروهی از افراد ناکارآمد نیز روی کار آمدند که حاصل عملکرد آنها وضع موجود کشور است، اختلاس سه هزار میلیارد تومانی اخیر نیز به نوعی نتیجه نشستن این افراد ناکارآمد در پستهای مهم کشور است.
با توجه به همه این چالشها، معتقدم که انتخابات مجلس نهم یکی از بزرگترین فرصتها برای نظام و گروههای فعال سیاسی است. از آن سو برای نظام حائز اهمیت است که طبق اظهارات مقام معظم رهبری این انتخابات میتواند روح تازهای در کالبد نظام بدمد و شرایطی را فراهم آورد که تمام نیروهای وفادار به نظام جمهوری اسلامی و علاقمند به کشور، در چارچوب قوانین تدوین شده در انتخابات حضور پیدا کنند.
از سوی دیگر این انتخابات برای گروههای سیاسی نیز یک فرصت است. گروههایی که به آینده کشور و مردم این مملکت دل بستهاند و میتوانند با استفاده از فرصت شرکت در انتخابات، راهکارهای خود برای رفع چالشهای پیش رو را ارائه دهند.
و اصلاح طلبان از این فرصت چگونه استفاده خواهند کرد؟
امروز اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس دغدغههایی جدی دارند. مهمترین دغدغه اصلاح طلبان که به نوعی خواسته آنها نیز تلقی میشود آن است که به دنبال اتفاقات رخ داده در طول دو سال گذشته و فضای ایجاد شده برای این طیف در کشور، به نوعی نشانهای از سوی مسئولان برای ورود به صحنه انتخابات دریافت کنند، نشانهای مبنی بر اینکه فضای این انتخابات رقابتی بوده و حقی از این گروه تضییع نخواهد شد. اصلاح طلبان باید مطمئن باشند برگزاری انتخابات در چارچوب قانون صورت گرفته و فضایی کاملا رقابتی بر انتخابات حکمفرما خواهد بود. مسئولان دستگاههای اجرایی باید نسبت به جریانهای سیاسی فعال بیطرف باشند و معتقدم که نباید از این فرصت غفلت کرد چرا که به سرعت در حال سپری شدن است.
در صورت فراهم شدن شرایط و حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم، آرایش این گروه را چطور میبینید؟
اصلاح طلبان یکسری احزاب و گروهها دارند که برای هر دوره انتخابات دور هم جمع شده و در خصوص ورود پیدا کردن و آرایش طیف تصمیم گیری نهایی میکنند، هم اکنون در این خصوص تصمیم گیری مشخصی نشده، باید منتظر ماند تا تصمیم نهایی و جمعی گرفته شود.
طی یک سال اخیر شاهد افزایش شکاف در طیف اصولگرایان بودیم که به دنبال آن تعداد اصولگرایان منتقد دولت رو به افزایش گذاشت، در جریان این امر مباحثی مبنی بر ائتلاف برخی اصولگرایان و اصلاح طلبان مطرح شد. با نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم چقدر امکان چنین ائتلافی وجود دارد؟ آیا اصلاح طلبان تمایل به ارائه لیستی مشترک با اصولگرایان منتقد دولت برای انتخابات دارند؟
در حال حاضر بحران در اصولگراها نيز جدي است که برخی از آنها سعی دارند این بحران را به یک گروه بیرونی نسبت داده و با القای اینکه این بحران و اختلافات از بیرون مدیریت میشود، آن را به اصلاح طلبان نسبت دهند. در شرایط کنونی اصولگرایان نباید سعی کنند با پاک کردن صورت مسئله اقدام به فرافکنی و متهم کردن دیگران بکنند، آنها باید بپذیرند در طول شش سال اخیر که حاکمیت کشور با این طیف بوده، چه بر سر کشور آوردهاند. امروز اصولگرایان با تقسیم شدن به گروههای موافق و مخالف دولت و جریان انحرافی و غیرانحرافی نمیتوانند اذهان مردم را از واقعیت دور کنند، دولت کنونی دولت آنهاست و شرایط کشور چه در بعد سیاسی، اقتصادی و بین المللی نتیجه مدیریت آنها.
اصولگرایان همان گروهی هستند که در مجلس چهارم شعارشان «پیروی از رهبری، حمایت از هاشمی» بود، اما چند سال پس از آن خود در برابر آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از مهمترین چهرههای انقلاب و عضو جامعه روحانیت مبارز که بیش از اصلاح طلبان به اصولگرایان نزدیک بود، ایستادند. اصولگرایان همان گروهی هستند که برای روی کار آمدن دولت کنونی حتی حاضر به حذف آقای ناطق نوری شدند.
معتقدم امروز گروههای تندرو اصولگرا آرزوی عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس را دارند و بعد از آن هم همین افراد اصلاح طلبان را به دلیل شرکت نکردن در انتخابات متهم به پیروی از مواضع آمریکا مبنی بر تحریم انتخابات میکنند. متاسفانه همیشه این اصلاح طلبان هستند که مورد اتهام قرار میگیرند. به نظر من امروز چالشهای موجود در میان اصولگرایان بسیار جدیتر و بیشتر از این حرفهاست.
البته یک طیفی از اصولگرایان که استدلال بیشتری در رویکردهای آنها حاکم است معتقدند که نمیتوان کشور را تنها با یک جناح اداره کرد و در شرایط سخت امروز کشور باید طیفهای مختلف با هم در صحنه حضور داشته باشند. این گروه اعتقادی به گره زدن سرنوشت خود با گروههای دیگر اصولگرا ندارند.اما به طور کلی تا جایی که میدانم باید بگویم تا به امروز لیستی از جریان اصلاح طلب که نام برخی از چهرههای اصولگرا نیز در آن گنجانده شده باشد تهیه نشده است.
اخیرا آقای خاتمی اظهاراتی در خصوص حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم داشتند که به شدت با موضع گیری اصولگرایان روبرو شد. این گروه اظهارات آقای خاتمی را به منزله شروط اصلاح طلبان برای حضور در صحنه عنوان کردند. آیا واقعا رویکرد این اظهارات به منزله شرط برای مشارکت بوده است؟
پس از انعکاس این مطالب، بنده صحبتی با آقای خاتمی داشتم که آیا واقعا منظور شما از اظهارات اخیر به منزله شرط حضور در انتخابات بوده که وی عنوان کرد به هیچ وجه شرطی مد نظر نداشته است. آقای خاتمی در این خصوص مطرح کرد که وی تنها تبیین کرده که در انتخاباتی همه نیروها و گروههای سیاسی کشور میتوانند حضور حداکثری داشته باشند که در یک فضای رقابتی و سالم رخ دهد.
امروز بخشی از چهرههای جریان اصلاح طلب که همواره در جریان انتخابات نقش تعیین کننده و پررنگی داشتهاند، در زندان بوده و یا به دلایل دیگری امکان حضور ندارند، براین اساس به منظور حضور این چهرهها در صحنه و برگزاری بانشاطتر انتخابات، بهتر است مسائل گذشته را حل و فصل کرده و کنار بگذاریم.
این اظهارات به عنوان یک شرط نبوده بلکه تنها تبیین یک انتخابات بانشاط برای حضور و مشارکت حداکثری گروههای سیاسی و مردم بوده است.
به مشارکت مردمی در انتخابات اشاره کردید. باتوجه به اهمیت حضور مردم در صحنه انتخابات، به نظر شما در فضای حاکم بر کشور و شرایط موجود سیاسی، حضور مردم در انتخابات مجلس نهم چگونه خواهد بود؟ آیا معتقدید که مردم و طیفهای مختلف همچون گذشته در صحنه انتخابات حاضر خواهند شد؟
به نظر جریانهای سیاسی راهی جز حضور در انتخابات ندارند. آیا آنها تصور میکنند با عدم حضورشان در جریان انتخابات مشکلی از کشور حل میشود؟ سیاسیون باید بدانند که با عدم حضورشان بر مشکلات کشور افزوده میشود. اگر فردی تصور میکند که امروز کشور توسط افرادی ناکارآمد اداره میشود، بداند که عدم حضورش در انتخابات به معنای ادامه شرایط کنونی است، مردم باید نسبت به کشور و نظام خود دلسوز باشند. من طرفدار تفکری هستم که به حضور در انتخابات تمایل دارند.
از سوی دیگر معتقدم که برای حضور مردم و گروههای سیاسی در انتخابات نیازمند یک بازسازی اعتماد عمومی هستیم. مسئولان باید شرایطی فراهم کنند که حتی اگر این دغدغه تنها مربوط به یک گروه محدود جامعه باشد که علاقمند به حضور در انتخابات و شرکت در آینده کشورش است، برطرف شود. برای نظام یک نفر هم مهم است چه برسد به یک گروه سیاسی که در طول سالهای متمادی اداره کشور را بر عهده داشته است. به نظرم رفع این دغدغهها از سوی مسئولان برای طیفهای مختلف سیاسی و مردم کار بسیار سادهای است.
به عنوان سوال آخر... شما در انتخابات مجلس هشتم داوطلب کاندیداتوری از حوزه انتخابیه تهران بودید، آیا در صورت ارائه لیست اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس نهم، شما هم از این طیف به عنوان کاندیدا معرفی خواهید شد؟ سادهتر بپرسیم، در انتخابات اسفندماه شرکت میکنید؟
نه، نه... اصلا دیگر قصد شرکت در انتخابات مجلس را ندارم...
قبلا در مجلس حضور داشتم اما فکر میکنم امروز افراد دیگری هستند که برای حضور در انتخابات از من مناسبتر هستند.
گفت وگو از مولود حاجي زاده
پايان پيام
نظرات